کتاب لحضه برخاستن اثر ملیندا گیتس
نویسنده این کتاب ملیندا گیتس، سومین زن قدرنمند دنیا، در طول بیست سال گذشته مشغول انجام ماموریتی بوده که هدفش به عنوان یکی از بنیاد گذاران بنیاد بیل و ملیندا گیتس، یافتن راه حل با نیاز های بسیار ضروری در هر گوشه از دنیا بوده است و در طول سفر به این نکته رسیده که با سرمایه گذاری روی ن میتوان جامعه را ارتقا داد. در این کتاب نویسنده اطلاعات تکان دهنده ای را با ما درمیان می گذارد و از گفت و گو هایش با ن سراسر دنیا صحبت می کند که هر یک از ما با کمک آن ها میتوانیم دست به تغییر برنیم .
ملیندا گیتس در کتاب لحظهی برخاستن:
میلندا گیتس (Melinda Gates) اعتقاد دارد که دنیا باید جای بهتری باشد و قصد دارد تا تغییرات مثبتی ایجاد کند؛ لذا در کتاب لحظهی برخاستن (The moment of lift)، نگاه جامعهشناسانه، آرزوها و رویاهایش را با زبانی داستانگونه روایت میکند تا به این وسیله به مردم دنیا نشان دهد میتوان به این هدف دست یافت. او ن و مردان را برابر دانسته و در این اثر شرح میدهد که هوشیاری و آگاهی بخشیدن به ن، راز موفقیت در بهبود اوضاع جهان است.
گیتس معتقد است که تغییر از جزئیات شروع میشود، به همین دلیل در کتاب لحظهی برخاستن در تلاش است تا دیدگاه شما را نسبت به زندگی شخصیاش و سپس جامعه و دنیا تغییر دهد. او شما را از وجود خصوصیاتی که درونتان مشترک است آگاه کرده و به این وسیله شما را برای تلاش و ایجاد تغییر در زندگی تشویق میکند.
میلندا گیتس همسر بیل گیتس بنیانگذار شرکت مایکروسافت، در سال 2013 به عنوان سومین زن قدرتمند جهان انتخاب شده است. یکی از دغدغههای همیشگی او کمک کردن به سایر افراد بوده است. وی با انتشار کتاب لحظهی برخاستن به دیگران یاد میدهد تا بتوانند به خودشان کمک کنند و در پی رشد و پیشرفت باشند. این کتاب برای تمام کسانی که به دنبال موفقیت و ایجاد تغییر موثر در دنیا هستند بسیار جذاب و کارآمد خواهد بود.
میلندا در سفرهایش، با صدها میلیون زن ملاقات داشته که میخواستند خودشان تصمیم بگیرند که چه زمانی بچهدار شوند؛ اما نمیتوانستند. به علاوه حقوق و امتیازات بسیار زیاد دیگری وجود دارد که ن و دختران از آن محروم هستند: حق تصمیمگیری در مورد اینکه چه زمانی و با چه کسی ازدواج کنند، حق رفتن به مدرسه، درآمد داشتن، کار کردن بیرون از خانه، قدم زدن در بیرون از خانه، خرج کردن پول خودشان و . تمام این حقوق در برخی مناطق دنیا از ن دریغ شده است. برخیاوقات این حقوق به موجب قانون منع میشوند؛ اما حتی زمانی که قانون این حقوق را مجاز بشمرد، اغلب به دلیل تعصب فرهنگی از ن دریغ میشوند.
سفر گیتس به عنوان مدافع ن با تنظیم خانواده آغاز شد. اما به سرعت متوجه شد که تنها حمایت از تنظیم خانواده کافی نیست. او باید از ن حمایت میکرد و خیلی زود دریافت که اگر قرار است ن جایگاهشان را با جایگاه مردان برابر کنند، نمیتوانند یک به یک یا قدم به قدم حقوقشان را به دست آورند؛ بلکه وقتی توانمند میشوند که دسته به دسته حقوقشان را طلب کنند.
- یکی از بهترین کتابهایی که در عمرم خواندهام. (وارن بافت)
- کتاب ملیندا گیتس (همسر بیل گیتس) درسی دربارهی گوش دادن است؛ فراخوانی قوی، تکان دهنده و در نهایت متواضعانه برای برخاستن. (تارا وستوور، نویسندهی کتاب تحصیل کرده)
- لحظهی برخاستن دعوتی است فوری برای شجاعت. این کتاب دیدگاه مرا در مورد خودم، خانوادهام، کارم و دهها چیز دیگر در دنیا تغییر داد. ملیندا داستانسرایی شجاعانه و حساس را با اطلاعاتی مستدل تلفیق کرده تا این اثر خود را به یکی از کتابهای نادری تبدیل کند که مدتها پس از خواندن آخرین صفحه اش، آن را در قلب و ذهن خود نگه میدارید. (برنی براون)
پیشرفت حاصل از فرستادن دخترانی مانند سونا به مدرسه برای آن دختران، خانوادهها و جوامعشان شگفتانگیز است. وقتی دختری را به مدرسه میفرستید، این کار خوب هرگز نمیمیرد؛ بلکه نسلها به پیشبرد رفاه عمومی ادامه میدهد، از بهداشت گرفته تا سود اقتصادی، برابری جنسیتی و رونق ملی. اینها تنها چندی از مزایایی هستند که ما از تحقیق به دست آوردهایم.
فرستادن دختران به مدرسه منجر به سواد بیشتر، حقوق افزونتر، رشد سریعتر درآمد و کشاورزی پربارتر میشود. این کار رابطهی جنسی پیش از ازدواج را کاهش میدهد، احتمال ازدواج زود هنگام را کم میکند، زایمان اول را به تأخیر میاندازد و به مادران کمک میکند برنامهریزی کنند چه تعداد و چه زمانی بچه به دنیا آورند. مادران تحصیل کرده عملکرد بهتری در تغذیه، واکسیناسیون و دیگر کارهای لازم برای بزرگکردن کودکان سالم دارند. نیمی از دستاوردهای زنده ماندن کودکان در دو دههی گذشته را میتوان به دستاوردهای فرستادن مادران به مدرسه نسبت داد. در میان مادرانی که به مدرسه رفتهاند، احتمال فرستادن فرزندان به مدرسه دو برابر است.
تحصیل دختران میتواند تأثیرات دگرگونکنندهای بر سلامت، توانمندسازی و پیشرفت اقتصادی ن داشته باشد؛ اما هنوز دانش دقیقی درخصوص علت آن نداریم. چه اتفاقی در ذهن و زندگی دختران رخ میدهد که منجر به این مزایا میشود؟ آیا تغییرات بهعلت سواد، الگوبرداری و تمرین یادگیری ایجاد میشود یا صرفاً خارجشدن از خانه؟
بسیاری از ادعاهای اصلیای که شنیدهام معنی شهودی قانع کنندهای دارند: نی که سواد خواندن و نوشتن دارند بهتر میتوانند سیستم بهداشت را هدایت کنند. مدرسه به دختران کمک میکند نحوهی توضیح مسائل بهداشتی خانوادههایشان برای خدمترسانهای بهداشت را یاد بگیرند.
کتاب ماورای طبیعی شدن
کتاب ژرفای زن بودن
معرفی برترین کتاب ها
کتاب تزل ناپذیر اثر تونی رابینز/پیتر مالوک
در رابطه با قدرت ذهن و نیز آرامشخاطر مطالب زیادی به رشته تحریر درآمده و روشها و تکنیکهای فراوانی ارایه شده است. اما اکنون پرسش این است که اگر به ناگاه شرایط مالی و اقتصادی ما بحرانی شود، آیا میتوانیم آرامش خود را حفظ کنیم؟ آیا باید روشهای خاصی را برای این کار بیاموزیم؟ نکته مهمتر اینکه اگر نتوانیم در شرایط بحرانی آرامش خود را حفظ کنیم به طور حتم دچار خسارتهای مالی جبرانناپذیری خواهیم شد. بدیهی است این موارد بیشتر دغدغۀ کسانی است که بهنحوی در زمینه سرمایهگذاری و بازار سهام و بورس فعالیت دارند. آنتونی رابینز نویسنده توانا و روانشناس سرشناس بعد از هفت سال تحقیق و مصاحبه با چهرههای شاخص مالی جهان، به دیدگاهها و رمز و رازهایی رسیده است که آنها را در این کتاب برای ما بازگو میکند تا بتوانیم حتی در شرایط بسیار ناگوار اقتصادی هم، برنده باشیم. کتاب
تزل ناپذیر را نشر آتیسا منتشر کرده است
کتاب تزل ناپذیر: راهنمای رسیدن به استقلال مالی نوشتهی آنتونی رابینز از پرفروشترین عناوین نیویورک تایمز، روشها و راهکارهای بهترین سرمایهگذاران دنیا در زمینهی بازارهای مالی و بورس را به صورت درسهای عملی ارائه میدهد. این کتاب هم برای سرمایهگذاران تازهکار و هم برای افراد حرفهای مناسب است.
کتاب تزل ناپذیر: راهنمای رسیدن به استقلال مالی (Unshakeable: your financial freedom playbook)، بینشها و راهکارهایی را ارائه داده که برای همهی زمانهاست و محدودیت ندارد. سرمایهگذاران و حتی آنهایی که اخیراً سرمایهگذاری در زندگی خود نکردهاند باید این کتاب را مطالعه کنند و با انگیزه و از صمیم قلب آنچه را که گفته است به کار گیرند.
همانطور که میدانید بازار سهام هرگز در یک خط مستقیم در حرکت نیست، بالا و پایین دارد و هر نزول از سال 2009 با موجی از غم و اندوه برخورد کرده است. در این هنگام بسیاری از افراد که باید در بازار حضور میداشتند کنار کشیدند. تونی رابینز در این کتاب به خوبی نشان داده که با توجه به انباشت داراییها، به ویژه برای بازنشستگی، آنهایی که از بازار سهام رفتند اشتباه بلند مدت پرهزینهای را مرتکب شدند.
آنتونی رابینز (anthony robbins) در این کتاب به شما نشان میدهد که چطور میتوانید سرنوشت سرمایهگذاری خود را تعیین کنید و ترسهای خود را نسبت به واکنشها به نوسانات بازار کنار بگذارید. هنگامیکه بازار سهام سقوط میکند چه کاری باید انجام داد؟ چطور میتوان از وضعیتی که از نظر دیگران فاجعه است یک فرصت ساخت؟ او با ارائه قوانین منطقی به شما کمک میکند تا مرتکب اشتباهات پرهزینه نشوید و به شما توضیح میدهد که چه عملکردی داشته باشید که آینده مالی خود را بهتر از قبل بسازید.
دشمن درجه دو، هزینهها هستند. به خاطر داشته باشید که هر دلار که صرف هزینه شود به معنای یک دلار رشد کمتر در سال آینده است. بنابراین شما باید به برنامهی مالی خودتان نگاه کنید تا هرچه پول بیخودی را که امکان دارد سرمایهتان را از بین ببرد، کشف کنید. این هزینهها با پول شما کاری که گودزیلاها با شهرها میکند را انجام میدهد. اگر یک سرمایهگذار آگاه باشید به ثروت بیشتری دست پیدا میکنید.
در نهایت، رابینز این نکته را آشکار میسازد که جمعآوری پول و ثروت یک هدف نیست؛ بلکه جنبهی مهمی از به دست آوردن یک زندگی هدفمند میباشد. در واقع هدف از تجارت و کسب و کار تولید خوشبختی است، نه جمعآوری پول.
آنتونی رابینز نویسنده و سخنران مشهور آمریکایی در سال 1960 در خانوادهای فقیر به دنیا آمد. او بعد از اخذ مدرک دیپلم کارهای متفاوتی را انجام داد، اما به موفقیت چندانی نرسید، با این وجود در عین فقر و فلاکت، رویاها و آرزوهای بزرگی در سر داشت و همین سبب شد تا اکنون یکی از مشهورترین افراد آمریکا در زمینه بهبود عملکرد دیگران محسوب شود.
- پردهها را از روی حقههای تجارت کنار بکشید. (آپتون سینکلر)
- من دارم همهی پولم را به تو میدهم / و همهی چیزی که درعوض میخواهم، عزیزم / کمی احترام است. (آرتا فرانکلین)
- شایستگی همانند یک پرنده کمیاب است در این جنگل، اگر آن را ببینم ستایش میکنم. (فرانک آندروود)
- من آموختهام که شجاعت نترسیدن نیست، بلکه پیروزی بر آن است، مرد شجاع کسی نیست که احساس ترس نکند؛ بلکه کسی است که بر ترسش چیره گردد. (نلسون ماندلا)
بزرگترین رهبران مالی جهان در مورد آنتونی رابینز چه میگویند
- کم پیش میآید که کسی از بیرون، نگاهها را به خود جلب کند و تبدیل به یک سخنور اثرگذار مورد احترام شود. رابینز با یک کتاب تازه، باز هم این کار را انجام میدهد و کمکمان میکند برای سود بردن از افت و خیزهای اجتنابناپذیر آینده آماده شویم. (بیل کلینتون)
- به شکل جالب توجهی رابینز کتابی نوشته که هم به درد تازهکارها میخورد و هم برای آزمودهترین بازیگران بازار که چندین میلیارد دلار دارایی را سرپرستی میکنند مفید است. اگر یک جایزهی پولیترز برای کتابهای سرمایهگذاری در کار بود، این کتاب به آسانی و بیگمان برنده میشد. (استیو فوربس)
- در این کتاب تونی رابینز برای ساده کردن چنین موضوع پیچیدهای از هوش منحصر به فردش استفاده کرده است و جوهرهی مفاهیم بهترین سرمایهگذاران دنیا را به صورت درسهای عملی درآورده است که هم برای سرمایهگذاران تازهکار و هم برای حرفهایهای ماهر مفید است. (ری دالیو)
آنچه رهبران دیگر صنعتها دربارهی آنتونی رابینز میگویند
- قدرت تونی مافوق بشر است. او برای تغییر مردم راهگشاست. (اپرا وینفری)
- مربیگری تونی رابینز تفاوت چشمگیری را در زندگی من چه به هنگام بازی و مسابقه چه خارج از بازی، ایجاد کرده است. او به من کمک کرد تا به جوهر وجودی خودم پی ببرم و زندگی و بازی تنیسم را کلاً به یک سطح جدید برسانم! (سرنا ویلیامز)
- نگران بودم موفقیتم خانوادهام را از چیزی محروم کند. تونی بود که توانست ورق را برگرداند و به من نشان دهد که به میلیونها نفر کمک کردهام. شاید پررین احساسی که تاکنون داشتهام. (ملیسا اتریج)
- زمانی که در بچگی در ساحل ونیز مینشستم و تیشرت میفروختم، آنچه واقعاً تونی به من داد، این بود که ریسک کنم. کاری انجام دهم و واقعاً چیزی شوم. این را به عنوان کسی که بیست پنج سال است با این استراتژیها زندگی کرده به شما میگویم: دوباره و دوباره و دوباره برای استفادهی بیشتر به آنها رجوع میکنم. (مارک برنت)
من اغلب از مردم میپرسم: «برای چه سرمایهگذاری میکنید؟» و پاسخهای بسیار متفاوتی شنیدم: از کسب عایدی زیاد تا امنیت مالی، بازنشستگی و خانهی ساحلی در هاوایی. تقریباً همهی پاسخها شبیه بودند. آنچه بیشتر مردم بهراستی میخواهند، صرفنظر از اینکه امروز چقدر پول دارند، آزادی است. آزادی بیشتر برای انجام آنچه آنها بیشتر میخواهند، هر وقتیکه آنها میخواهند و هر جایی که آنها میخواهند. این رویایی زیبا و قابل دسترس است؛ ولی چگونه میتوان با قایقی که یک سوراخ دارد در غروب آفتاب گردش کرد؟ ابتدا آهسته حرکت میکند؛ ولی بعد آنقدر آب به داخل قایق وارد میشود که قبل از رسیدن به مقصد غرق میشود.
از اینکه چنین موضوعی را بگویم نفرت دارم؛ ولی بیشتر مردم دقیقاً در چنین موقعیتی هستند. آنها متوجه نیستند که تأثیر تدریجی اما مخرب هزینههای بسیار زیاد بر روی سعادت مالیشان به ناامیدی محکوم میشوند. آنچه مرا آزار میدهد این است که آنها حتی نمیدانند چه وضعی دارند. نمیدانند که قربانیان صنعت مالیای شدهاند که به طور پنهانی اما سازمانیافته، هزینههای بیش از حد اضافه را به آنها تحمیل میکند.
در این مورد فقط حرف مرا قبول نکنید. سازمان غیرانتفاعی AARP گزارشی منتشر کرد که نشان داد 71 درصد آمریکاییها بر این باورند که برای داشتن برنامهی 401 (کی) هیچ هزینهای نمیپردازند. درست است: هفت نفر از ده نفر به طور کامل از پرداخت هزینهها آگاه نیستند. این درست مثل این است که باور کنیم فستفودها هیچ کالریای ندارند! در همین حال 92 درصد اعتراف میکنند که اصلاً نمیدانند که چقدر پرداخت میکنند، به عبارت دیگر، آنها اعتماد کورکورانهای به صنعت مالی دارند که مواظب منافع آنهاست. آهان، این همان صنعتی است که موجب بحرانهای مالی جهانی شد. شما نیز ممکن است فقط کیف پولتان را کنار بگذارید و به کارت اعتباریتان رمز عبور بدهید.
کتاب عذرخواهی بسه دختر
کتاب آیین زندگی
معرفی برترین کتاب ها
کتاب سه شنبه ها با موری اثر میچ آلبوم
«آخرین کلاس زندگی استاد پیر من هفتهای یکبار در منزل او تشکیل میگردید، در کنار پنجرهای در اتاق مطالعه او، تا بتواند ازآنجا بوته کوچک بامیه را با برگهای صورتیرنگش تماشا کند. کلاس روزهای سهشنبه و بعد از صرف صبحانه تشکیل میشد. موضوع درس ما «معنای زندگی » بود. استاد آنچه را به تجربه میدانست، درس میداد.» اینها جملاتی است که میچ آلبوم کتابش را با آنها آغاز کرده است. سهشنبهها با موری
سهشنبهها با موری را میتوان هم یک زندگینامه و هم یک رمان فلسفی دانست. این کتاب پر از درسهای آموزندهای است که میتواند نگاه خواننده را نسبت به جهان تغییر دهد. میچ آلبوم در سهشنبهها با موری دریچهای تازه بهسوی دنیا را برای خواننده باز میکند. دریچهای که از نگاه موری شوارتس کسی که میچ آلبوم به دیدهی مراد به او نگاه میکند نشات گرفته است.
بیش از 39 میلیون نسخه از رمان سهشنبهها با موری در سراسر جهان فروختهشده است.
کتاب سهشنبهها با موری نوشتۀ میچ آلبوم از تأثیرگذارترین و پرفروشترین کتب انتشارات نیویورک تایمز است که از اکتبر 1997 تاکنون همواره در صدر جدول پرفروشترین کتابهای سال قرار داشته است. سهشنبهها با موری داستانی کاملاً واقعی از آخرین لحظات زندگی یک مرد بزرگ و استاد چیرهدست جامعهشناسی است.
شاید جذابیت کتاب سهشنبهها با موری (Tuesdays With Morries) و قرارگرفتن در صدر جدول پرفروشترین کتابهای سال از اکتبر 1997 تاکنون، نه تنها در آمریکا بلکه در سراسر دنیا، به خاطر مفاهیم عمیقی است از زندگی که در آن به بحث گذاشته شده، مثل عشق، مرگ، ازدواج و.و یا شاید هم ارزش اصلی آن به خاطر واقعی بودن داستانش هست که «اُپراه مینفری» بر اساس این کتاب، فیلمی تلویزیونی تهیه کرد و از تلویزیون ایران نیز پخش شد.
کتابی سراسر آرامش و زیبایی که در آن میچ آلبوم (Mitch Albom)، نویسندهی مطرح و پرکار آمریکایی که آثارش به ۴۵ زبان زنده دنیا ترجمه شده و مبنای ساخت فیلمهای تلویزیونی نیز قرار گرفته، در چهارده سهشنبهی آخر زندگی استادش «موری شوارتز» - استاد چیرهدست جامعهشناسی - که در حال مبارزهای اعجابانگیز با بیماری سخت و لاعلاج «ای ال اس» است، به بحث در مورد یک سوژهی خاص پرداخته و ما هر کدام از آنها را طی یک فصل از کتاب میخوانیم.
و در آخر کتابی ساده، صمیمی، سرشار از جملات تسلیبخش با یک احساس همزادپنداری خاص برای خواننده که میتوان از اول تا آخر آن را یکجا خواند و درسهایی از زندگی را آموخت که در هیچ کلاس و دانشگاهی نمیتوان یافت؛ مخصوصاً برای کسانی که میخواهند کتابخوانی را شروع کنند.
- یا به یکدیگر عشق بورزید، یا بمیرید.
- بالأخره روزی خواهی مرد، ولی نه برای مدتی طولانی و نه برای همیشه. پس ناامید نباش.
- یک معلم در جاودانگی تو مؤثر است. تو هیچگاه نمیتوانی بگویی که این تأثیر تا کی پایان میپذیرد.
- سرنوشت در برابر بسیاری از افراد سر تسلیم فرود میآورد. این خود انسان است که خودش را بهخطر میاندازد.
- هر شب که میخوابم، میمیرم. و صبح روز بعد، وقتی بیدار میشوم، دوباره متولد میشوم.
موری با لبخند گفت: میچ مسائل اینقدرها هم که تو فکر میکنی راحت نیستند، ولی با این وجود من چند قانون را میدانم که در مورد عشق و ازدواج صدق میکند. اگر به طرف مقابلت احترام نگذاری، با مشکل مواجه خواهی شد. اگر ندانی که چگونه با همسرت از در سازش وارد شوی، با مشکل روبهرو میشوی. و نیز اگر نتوانی در مورد آنچه میان شما رخ میدهد به صورت شفاف صحبت کنی دردسر ساز میشود و اگر میان شما ارزشهای مشترکی وجود نداشته باشد، به دردسر خواهید افتاد. ارزشهای شما باید شبیه یکدیگر باشد. میچ میدانی مهمترین ارزشها کدام است؟ ایمان به مقام بااهمیت ازدواج.
موری نفسی تازه کرد و چشمانش را بست و در حالی که آه میکشید با همان چشمان بسته گفت: من به شخصه معتقدم که ازدواج مهمترین کاری است که باید در زندگی انجام بدهی و اگر موفق نشوی که آن را امتحان کنی، از کلی تجربه محروم شدهای.
کتاب صورتت را بشور دختر
کتاب پس از تو
معرفی برترین کتاب ها
درباره این سایت